مرجع فایل - قابل ویرایش )
تعداد صفحه : 25
حوادث بعد از مرگ نادر و ظهور سلسله ي زنديه بعد از قتل نادرشاه سپاهي كه توسط او به وجود آمده بود متلاشي شد. قتل نادر مورد قبول و تأئيد همة سران سپاه قرار گرفت جز احمدخان دراني كه با نيروي ده هزار نفري خود و با دست اندازي به قسمتي از غنايم به دست آمده از هندوستان، تمام ايالت افغانستان را زير فرمان خود در آورد و هرات و مشهد را نيز تسخير كرد. از طرف ديگر عادل شاه، برادر زاده ي نادر، با انتشار اعلاميه اي مسدوليت قتل ظالمي مثل نادر را خود بر عهده گرفت و با كشتار تمام اعضاي خانواده نادر (جز شاهرخ ميرزا فرزند چهارده ساله رضا قلي ميرزا) خود را عادل شاه ناميد؛ ولي پس از سلطنتي كوتاه و بي حادثه، به دست برادرش كور شد و بعد هر دو توسط سربازان خود اسير و معدوم شدند و نوبت به پادشاهي شاهرخ ميرزاي نوجوان رسيد كه آن هم در نبرد با مدعي ديگري كور گشت و مدعي بعدي كه محمد نامي بود هم نتوانست كاري از پيش برد و توسط يوسفعلي خان از سرداران شاهرخ كشته شد و زماني بعد دو مدعي ديگر، يوسفعلي خان را كه نايب السلطنه ي شاهرخ شده بود خلع و طبق معمول كور كردند و كمي بعد خود اين دو رئيس با يكديگر به جنگ پرداخته و علم خان، جد خاندان علم، جعفرخان را مغلوب نمود، تا نام وي بر فهرست اسامي كوران قبلي افزوده شود. چندي بعد خود ميرعلم خان از احمدشاه دراني شكست خورد و نمي دانم كور يا غير كور كشته شد. اين بخش دردناك و فاجعه بار از آن جهت نوشته شد تا نسل حاضر بداند كه پدران وي در چه شرايطي مبارزه و زندگي مي كردند؟ به راستي وقتي كه رهبران و مديران مملكت در كمتر از يك سال و نيم اين همه كور و كشته مي شوند، وضع كشور و مردم عادي و مفلوك را مي توان مجسم كرد. يعني وقتي چنين بلبشويي در رأس مملكت است ملسم بدانيد در هر كوره
قسمتی از محتوی متن پروژه میباشد که به صورت نمونه ، بعد از پرداخت آنلاین در فروشگاه فایل آنی فایل را دانلود نمایید .
« پرداخت آنلاین و دانلود در قسمت پایین »
مبلغ قابل پرداخت 5,300 تومان